دو تا متن دلنشین تقدیم به مامانای مهربون
يك پسر كوچك از مادرش پرسيد: چرا گريه مي كني مادرش به او گفت : زيرا من يك زن هستم . پسر بچه گفت: من نمي فهمم مادرش او را در آغوش گرفت و گفت : تو هيچگاه نخواهي فهميد بعدها پسر كوچك از پدرش پرسيد : چرا مادر بي دليل گريه مي كند پدرش تنها توانست به او بگويد : تمام زن ها براي هيچ چيز گريه مي كنند پسر كوچك بزرگ شد و به يك مرد تبديل گشت ولي هنوز نمي دانست چرا زن ها بي دليل گريه مي كنند بالاخره سوالش را براي خداوند مطرح كرد و مطمئن بود كه خدا جواب را مي داند .او از خدا پرسيد : خدايا چرا زن ها به آساني گريه مي كنند؟ خدا گفت زماني كه زن را خلق كردم مي خواستم كه او موجود به خصوصي باشد بنابراين شانه هاي او راآن قدر قوي آفريدم تا بار همه دنيا را به دوش ...
نویسنده :
مامان نرگس
20:05